دلبری های لیلی اینبار متفاوت
یک روز مجنون و دوستانش کوزه را برداشتند و رفتند لب چشمه تا اب بیاورند ، لیلی از آنجا عبور می کرد ، پرسید : کوزه ی مجنون کدام است ؟ وقتی به او جواب دادند ، با سنگ کوزه ی مجنون را شکست. دوستان مجنون به او گفتند : این هم لیلی که اینقدر دوستش داری و زندگی ات را برایش به هدر داده ای! مجنون گفت:شما نمی دانید ، اگر با دیگرانش بود میلی ،چرا ظرف مرا بشکست لیلی.........
تا به حال شده دل تان بگیرد و از مشکلات خسته شده باشید ، تا به حال با خودتان فکر کرده اید که چرا برای شما این اتفاقات پیش می آید؟ دنبال گوشه ی دنجی برای راز و نیاز بوده اید تا به خدا بگویید چرا شما را فراموش کرده؟گاهی ما فکر می کنیم فراموشمان کرده در حالی که شکسته شدن کوزه ی ما ، نشانه ی این است که او ما را می بیند.
چرا خدا تنهام گذاشته ...بعضی حرف ها به خاطر آدم می مونه و بعضی ها جلوتر می ره و به دل هم می نشینه.ما حرف هایی که به دلمان نشست را برای شما می گوییم و منتظر حرف هایی از جنس زندگی شما هستیم.
برگرفته از سریال میوه ممنوعه به کارگردانی حسن فتحی
مقالات مرتبط:
