تبیان، دستیار زندگی
هم خودش حالش خوب است هم مهمانان و هم تماشاچیان. انرژی پشت صحنه «خندوانه» بیشتر از چیزی است که در قاب تلویزیون می بینیم. رامبد جوان و تماشاچیان مدام می خندند تا جایی که دیگر مطمئن می شوی واقعا این خنده ها از ته دل است. جوان می گوید حدود 13 سال ایده «خندوان
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

13 سال با خندوانه

گفت و گو با رامبد جوان درباره موفق ترین برنامه این شب های تلویزیون


هم خودش حالش خوب است هم مهمانان و هم تماشاچیان. انرژی پشت صحنه «خندوانه» بیشتر از چیزی است که در قاب تلویزیون می بینیم. رامبد جوان و تماشاچیان مدام می خندند تا جایی که دیگر مطمئن می شوی واقعا این خنده ها از ته دل است. جوان می گوید حدود 13 سال ایده «خندوانه» گوشه ذهنش بوده و از عملی شدن آن حسابی سر کِیف است.

13 سال با خندوانه

هفته پیش رفتیم پشت صحنه «خندوانه» در باغی دل انگیز و با صفا . فشرده گپ و گفت مان با رامبد جوان پیش روی شما است:

هفت پیش هفتادمین قسمت «خندوانه» پخش شد و این یعنی قراردادتان تمام شده. تا کی قرار است ادامه دهید؟

ما با شبکه نسیم برای 70 قسمت قرارداد داشتیم. تا 120 قسمت دیگر «خندوانه» را ادامه می دهیم و بعد خداحافظ.

خسته شده اید با به خاطر فیلم سینمایی تان از «خندوانه» می روید؟

خسته شده ام ولی به این معنای نیست که برنامه و انرژی نداشته باشم.«خندوانه» آرزوی 13 ساله ام بود و سال ها به آن فکر می کردم. خیلی خیلی خوشحالم که ایده ام عملیاتی شد ولی ماجرا این است كه من یك برنامه ریزی كاری و حرفه ای سالانه برای خودم دارم. برنامه ام این بود كه امسال حتما در جشنواره فیلم داشته باشم. با دكتر كرمی مدیر شبكه نسیم هم صحبت كرده ام. دكتر كرمی انسان بسیار شریف، مدیر بسیار لایقی و یار و رفیق ما است. به ایشان گفتم اگر امسال فیلم نسازم در ادامه گریه وانه می سازم! برای همین مهر ماه سراغ فیلم «خندنده» می روم.

 تصمیمی برای ساخت سری دوم «خندوانه» دارید؟

بله . به دكتر كرمی گفتم اجازه بدهید بروم فیلمم را بسازم بعد با یك شكل و شمایل جدید «خندوانه» را ادامه بدهم؛ با استودیو بزرگ تر، تعداد تماشاچی بیشتر،‌ آیتم های متفاوت تر .

 اشاره کردید ایده «خندوانه» 13 سال با شما بوده. چرا این قدر دیر به سرانجام رسید؟

طبق عادت ایده هایم را با یکسری از دوستانم مطرح کردم و از آنها نظر گرفتم. در نهایت و آهسته آهسته «خندوانه» شکل گرفت. همیشه حس می‌کردم می‌توان یک شو تلویزیونی ساخت. یک برنامه تلویزیونی در یک استودیو تیپیکال و با تماشاگران تیپیکال به همراه موزیک با استاندارد‌های کامل یک شو تلویزیونی برای شاد کردن مردم. سال 83 یکبار این ایده را به شبکه 2 دادم که با استقبال آنها روبرو شد، چند جلسه هم برگزار کردیم اما شاید بودجه و مسائلی این چنینی باعث شد که عملی کردن این ایده تا این روزها به تاخیر بیفتد.

پیش از گفت و گو با هر مهمان چه می کنید؟ مثلا سوال خاصی طراحی می کنید؟

ما برای برنامه مان یك تعریف خیلی مشخص داریم. یعنی این كه قرار است یك ساعت كِیف كنیم. پس در این یك ساعتی كه قرار است كِیف كنیم اصلا گفت و گوی مان به سمت چالش و یقه گیری و مچ گیری نمی رود. یعنی ما مخصوصا به آن سمت نمی رویم چون می خواهیم یك معاشرت لذت بخش راه بیندازیم. برای همین وقتی مهمان از روی صندلی بلند می شود حالش باید خیلی خوب بشود كه دقیقا می توانم بگویم همه وقتی از صندلی بلند شدند صاحب این حال شدند. تهش گفتند خیلی خوش گذشت.

از همان اول تصمیم مان همین بود كه همه جور آدم موفق به برنامه بیایند. خیلی هم آدم عبوس نداشتیم. ما یك دیدگاه داریم كه مبتنی بر نظریه علمی است. می گوییم آدم موفق عبوسِ منقبضِ بداخلاق نداریم. اصلا همچین آدمی نمی تواند موفق باشد. آدم باید رها باشد؛‌آزاد، خوشحال.

شما در «خندوانه» خیلی خوب مراعات مهمان ها را می کنید و از قاعده ادب خارج نمی شوید. موقع صحبت با مردم هم به شکلی ظریف انتقادها را بیان می کنید اما گاهی احساس می شود نحوه کلام مهمانان هفتگی برخورنده است.

ببینید تا جایی كه فرمان دست من است همین كه می بینید رعایت می كنم. اصلا قصدم هیچ گونه حمله به هیچ كس در جهان نیست. همه هدفم حمایت است یعنی من دوست دارم از طبیعت حمایت كنم،‌از حیوانات حمایت كنم، از مردم حمایت كنم، از آرتیست حمایت كنم از كارگر حمایت كنم و ... یك زمانی است که كمدین دلش می خواهد یك چیزهایی تعریف كند این جا فرمان دست من نیست دست او است. دو؛ ما همه جور آدم داریم پس این تنوع یعنی چی؟ ببین ذات كل برنامه من هستم . طراحی كل برنامه از زبان من جای می شود پس آن احترام حفظ است ؛ حالا لابلای آن یك آدم هایی می آیند اعتراض دارند ، غر دارند، متلك دارند. .. باید بزنند و جذابیتش همین است.

 البته ماجرای بیژن بنفشه خواه کمی متفاوت است او به جای پیام دادن مستقیم، نکاتی را از روی کتاب می خواند. ضمن این که کُری خوانی شما دو نفر خیلی خوب جا افتاده.

به نظرم یكی از بهترین بخش های برنامه است. قشنگ كیف می كنیم. یعنی انگار در خانه هستیم. برای روز ولادت امام رضا(ع) این قدر شیطنتم بالا زد كه ادای بیژن را در آوردم. اصلا یادم رفته بود جلوی دوربین هستیم .احساس می كردم خانه ایم وقشنگ كُری می خواندیم. واقعیت این است كه اصلا قصد تمسخر نداشتم. این قدر شیطنتم زد بالا كه به شیطنت افتادم . حتی بعد از پایان گفتم ضبط را نگه دارند ما ادامه می دهیم. این بخش یك نكته ای مهم دارد . به مردم یادآوری می كنیم كه وقتی دور هم جمع می شویم می توانیم. هم می گذرد و هم دلخوری ها از بین می رود. بهتر از این نیست كه درباره فلانی و بهمانی حرف بزنیم؟

 مهمان سفارشی هم دارید؟

نه بابا.ابدا. دكتر كرمی خیلی با ما همراه است. ممكن است همفكری كنیم ولی سفارش در كار نیست.

علی كفاشیان اولین مهمان «خندوانه» بود برای همین استنباط می شد كه با توجه به اسم و فرمت برنامه مهمانان به گونه ای انتخاب شوند كه مشخصه شان خنده رویی است . در ادامه اما جنس مهمان ها متنوع تر شد. حتی شاهد مهمان عبوس هم بودیم از ابتدا ملاك دعوت از مهمان ها خنده رویی نبود؟

از همان اول تصمیم مان همین بود كه همه جور آدم موفق به برنامه بیایند. خیلی هم آدم عبوس نداشتیم. ما یك دیدگاه داریم كه مبتنی بر نظریه علمی است. می گوییم آدم موفق عبوسِ منقبضِ بداخلاق نداریم. اصلا همچین آدمی نمی تواند موفق باشد. آدم باید رها باشد؛‌آزاد، خوشحال. بلد باشد كیف كند آن وقت می تواند موفق باشد. حتی كارگردانی كه فیلم های تلخ می سازد و موفق هم هست شك نكن خودش آدم راحتی است.

رامبد جوان

سرنوشت ویدئوهایی كه مردم برای برنامه فرستاد چه شد؟

زیاد استقبال شد ، ویدئوهای زیادی آمد ولی به تصویر كلی برنامه نمی خورد.

یكی از وجوه تمایز «خندوانه» با دیگر برنامه های شبكه نسیم آیتم سازی آن است. یعنی دوربین این برنامه از مردم نمی خواهد جوك تعریف كنند و به جای آن خنده های مختلف از هموطنان طلب می كند. ایده خودتان بود؟

كارگردان این بخش ما محمود كریمی است. محمود كریمی یك مستندساز بسیار درجه یك و با سلیقه و با شعور است. او آیتم مردمی و مرتبط با مهمانان را می سازد.خیلی هم در كارش وسواس دارد.

خیلی طول كشید تا فرمت آیتم ها عوض شود. ساختار برنامه متغیر بوده اما این آیتم بعد از مدتی جذابیتش را از دست داد.

محمود چیزی نزدیك به یك ماه در حینی كه كار می كرد وقت عمده اش را گذاشته بود برای در آوردن یك آیتم. فكر كنم بالای چهار دفعه تست زد،‌تیم سی جی آی، با پرده آبی، بازیگر آورد، تمرین كردند، متن نوشتیم ... اما نشد . تست ،تست، تست ...

خب چرا پخش نشد؟

خود تست ها را راحت می شد پخش كرد ولی نه من نه محمود معتقد بودیم در نیامده تا این كه به این فرمت رسیدیم . منظورم این است كه موضوعات مختلف وجود دارد كه از پس آن برآمدن دشوار است . قصدمان از دو ماه پیش این بود كه چهارشنبه ها آیتم مردمی مان از یك شهر باشد؛ نشد. واقعا سخت است.

***

«خندوانه» خوب می خنداند. در روزهای کم رونق تلویزیون غنیمتی است. پشت صحنه برنامه همه می خندند. راستش ما هم فکر می کردیم بخشی از ماجرا نمایشی است اما گویا همه در این چند ساعت که ضبط دارند، غم و غصه را کلا فراموش می کنند. در این حیص و بیص گپ و گفتی هم با چند نفر از تماشاچی ها داشتیم. می گفتند اوایل زورکی می خندیدند ولی حالا از ته دل. خودشان با آن می گویند خنده خندوانه ای. دوست ندارند برنامه تمام شود و دست کم دو روز در هفته وقت می گذارند تا به برنامه بیایند تنها دریافتی شان هم همین خنده عمیق است. چند نفری هم که به واسطه حضور در برنامه معروف شده اند و به اذعان خودشان در مترو و اتوبوس با انگشت او را نشان داده اند ...

مصاحبه: احمد رنجبر

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

وقتی همسر کی روش شک می کند!

آفرین رامبد جوان، آفرین