طب اسلامی و جایگاه طب در روایات معصومین – علیهم السلام - (۱)
گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین تبریزیان نویسنده کتاب «طب الرسول»
گفتوگو از: محمد حسن نظریان
گفتگوی خواندنی خبرگزاری حوزه با استاد طب اسلامی حجتالاسلام والمسلمین تبریزیان در ذیل میآید:
* درابتدا با اشاره به سابقه تحصیلی خود، بفرمایید که چطور شد وارد طب اسلامی شدید؟
از شانزده سالگی، بعد از گرفتن دیپلم، وارد حوزه علمیه شدم، ابتدا مدتی در نجف تحصیل کردم، بعد هم به مشهد منتقل شدم و در مدت 35 سالی که ساکن مشهد بودم به تحصیل، تدریس، نگارش، تألیف مشغول شدم.
مطالعات مختصری در روایات طب اسلامی داشتم، ولی آنچه سبب شد تا به طور جدی وارد طب اسلامی شوم، بیماری همسرم بود. وی در اوایل زندگی مشترکمان به سرطان سختی مبتلا شد و پزشکان او را جواب کردند. در این شرایط به روایات پناه بردیم و ایشان را درمان کردیم. بعد از این اتفاق بود که متوجه شدم در میان روایات اهل بیت - علیهم السلام - در زمینه طب، معارفی وجود دارد. بنابراین شروع به جمعآوری روایات کردم. ابتدا فکری کردم که حدود 200 یا 300 روایت درباره طب داریم، ولی بعد از مطالعه، دیدم هزار، دو هزار، ده هزار و ... تا در آخر یازده هزار روایت در این خصوص وجود دارد و همه را جمع کردیم. این همه روایت نشان دهنده اهمیتی است که ائمه - علیهم السلام - در مسئله طب برای سلامتی انسان قائل بودند.
* تفاوتی میان طب سنتی و طب اسلامی وجود دارد؟
اولین چیزی که باید ادعا کنیم این است: طبی مستقل به نام طب اسلامی وجود دارد و با طبهای دیگر از بنیان تا سقف متفاوت بوده و دارای مبانی و منابع خاص خود است؛ هیچ ارتباطی با دیگر طبها ندارد. همچنین باید اذعان داشت که منشأ طب اسلامی، پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم - و معصومین - علهیم السلام – هستند. حتی میتوان گفت جبرئیل هم منشأ آن است، چون پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم - میفرماید خبر آسمان است (علمنی جبرئیل دواء) جبرئیل به من این دارو را آموخت و این نقطه قوتی است که در هیچ طب دیگری وجود ندارد.
* منشأ طب سنتی، آسمانی است؟
بله. طب سنتی پایهای یونانی دارد و منشأ طب یونانی هم انبیاء است، ولی این طب یونانی مانند مسیحیت دچار تحریف شده و میتوان گفت جایگاه طب اسلامی مانند خود اسلام و جایگاه طب سنتی نیز مانند خود مسیحیت است. اما طب جدید، طب صهیونیستها است. مالکیت 90-95 درصد کارخانههای دارویی در دست صهیونیستها است و آنها به ما رحم نمیکنند. البته مسئله به این تمام نمیشود. این امر بحث مفصلی دارد. متأسفانه خطراتی نیز در طب سنتی وجود دارد و عملاً طب سنتی به خاطر تحریفهای موجود، جواب نداده. با اینکه دانشگاهی برای طب سنتی فعال است، ولی به دلیل تحریفهای به وجود آمده در آن، جایگاه خود را پیدا نکرده است.
* با توجه به اینکه طب اسلامی برگرفته از روایات ائمه معصومین - علیهم السلام - است، این روایات از چه منابعی استخراج شده است؟
در ابتدا حدود ده تا یازده هزار روایات را جمعآوری نموده و از منابع معتبر شیعه استفاده کردم. وقتی کتاب "طب الرسول" را نوشتم و به پاورقی آن نگاه کردم، متوجه شدم بیشتر منابع آن از کتاب کافی است که از کتابهای معتبر شیعه میباشد.
* در استخراج روایات، آنها را چگونه دستهبندی کردهاید؟
روایات طب ما شبیه به روایات احکام بوده و هیچ تفاوتی باهم ندارند. با این بیان که در بیشتر موارد، قوانین کلی بیان میشود، یعنی در برخی موارد شخصیه بوده، ولی در بیشتر موارد و در حدود90 یا 95 درصد قوانین کلی میباشد که برای همه مفید است. اما در خصوص منابع، باید گفت: کتابهای طبی زیادی داریم مانند کتاب طب الائمه - علیهم السلام - که در سده دوم یا سوم در زمان امام رضا – علیه السلام - نگاشته شده و در زمان امام هادی - علیه السلام - به ایشان عرضه گردید و آن حضرت، تغییراتی در کتاب مذکور انجام دادند و سپس آن را تأیید و امضا کردند. از اینگونه کتابها زیاد داریم. ولی در بیشتر کتابها روایات به شکل متفرقه آمده و یک جا جمعبندی نشده؛ لذا تا به حال کاری اساسی در طب اسلامی صورت نگرفته، ولی اخیراً کتاب عوالم چاپ شده و دستهبندی خوبی هم دارد. با این حال باید گفت که روایات همچون مواد خام و مصالح هستند که این مصالح به خودی خود خانه نمیشوند و بهطور خام قابل استفاده نیستند، بلکه این مصالح را باید با مهارت در کنار هم چید تا با ساخت فونداسیون به خانه تبدیل شوند. روایات همینگونه هستند، یعنی روایات خام قابل استفاده نیستند، به دلیل این که معارض داشته و نیازمند بررسی متن و سند میباشند و بر همین اساس در کتاب (طب الرسول) این بررسیها انجام شد.
* کتاب "طب الرسول" را برچه اساسی دستهبندی و تدوین کردید؟
این کتاب در چهار جلد تدوین شده؛ جلد اول به اقسام بیماریها و علل آنها اختصاص یافته است. جلد دوم در مورد بیماریها و درمانهای مربوط به آن است که درمان کل بیماریهای عمومی در آن وجود دارد. به عبارت دیگر، در طب اسلامی یا درمان کل بیماریها است یا اینکه درمان قسمت بزرگی از بیماریها در آن وجود دارد. به همین جهت، اگر طب اسلامی داروی خاصی نداشته باشد، داروی عام را یقیناً دارد، پس طب اسلامی همه بیماریها را میتواند درمان کند و دلیل آن هم در جلد دوم همین کتاب میباشد که جامع کل درمانهای عمومی است. جلد سوم کتاب به درمان خاص هر بیماری و نیز داروها و درمانهای خاص هر بیماری اختصاص یافته است.
البته باید توجه داشت اسلام همیشه دو نگاه دارد: اول نگاه به ماده و دوم نگاه به معنا. در طب هم همینگونه است؛ یکی درمان مادی که همان داروها و گیاهان است و دیگری درمانهای معنوی که دعا، ذکر، قرآن و... میباشد. جلد چهارم کتاب به بهداشت، بهداشت عمومی، زندگی سالم و تضمین سلامتی پرداخته. البته قصد دارم جلد پنجم آن را هم بنویسم، که راجع به تشریح و آناتومی اسلامی است.
*آیا علم پزشکی و طب سنتی در مبانی خود اشتراکاتی هم دارند؟
در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهام که همه مبانی کلی مربوط به طب جدید از طب انبیاء گرفته شده، مثلاً بحث ژنتیک در روایات ما وجود دارد یا بحثهایی مربوط به ویروسشناسی در روایات ما هستند. به عبارت دیگر هر مبنایی که طب جدید دارد، منشأ آن در طب انبیاء است.
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع: خبرگزاری حوزه