1. «حمد و ستايش خداي بر نعمتهايي که ارزاني داشت ، و شکر و سپاس به درگاهش بر آنچه بر بندگان الهام فرمود ، و حمد و مدح بر مواهب فراوان و عطاياي بي شمار که بدون درخواست (بندگان) بخشش نمود ، و بر نعمتهاي کاملي که به همگان عنايت کرده و پي در پي بر ما ارزاني داده ، نعمتهائي که با عدد ، قابل شمارش نيست ، و از فزوني ، جبران ناپذير بوده و تصور پايانش از ادراک بشر فراتر است ، او بندگان را براي فزوني پي در پي نعمتها ، به سپاسگذاري دعوت فرمود ، و باب حمد و ستايش را به روي آنها گشود ، تا نعمتهاي خود را بر آنها بزرگ و فراوان گرداند.»
قال فاطمة الزهرا(س) الْحَمْدُ لِلّهِ عَلي ما أنْعَمَ ، وَ لَهُ الشُّكرُ عَلَي مَا أَلْهَمَ ، وَ الثناءُ بِما قَدَّمَ ، مِنْ عُمُومِ نِعَم اِبْتَدَأها وَ سُبُوغِ آلاءٍ أسْد اها ،وَ تَمامِ نِعَمٍ وَ الاها ، جَمِّ عَنِ الْإحْصاءِ عَدَدُها ، وَ نَأي عَنِ الْجَزاءِ أمَدُها ، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْإدْراك أبدُها ، وَ نَدَبَهُمْ لاسْتِزَادَتها بِالشُّكرِ لا تِّصالِها ، وَ اسْتَحْمَدَ إلَي الْخَلائِقِ بِإجْز الِها وَ ثَنّي بِالنَّدْبِ اِلي أمْثالِها . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد – ج 1 ص315)
2. «گواهي مي دهم که معبودي جز خداي يکتا و بي همتا نيست ، و گواهي به وحدانيت خدا ، کلمه اي که خداوند اخلاص را حقيقت آن قرار داده است ، و دلها را مرکز وصل و پيوند آن ساخته ، و خصوصيات و تحقيق مقام توحيد را در پرتو نور تفکر، آشکار نموده است ، خدائي که او را با ديدگان نمي توان ديد و زبانها از توصيفش عاجز است ، و ادراک بشري از تصور چگونگي او درمانده مي باشد.»
قال فاطمة الزهرا(س) أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ اِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريك لَهُ ، كلِمَةٌ جُعِلَ الْإخْلاصُ تَأْويلَها ، وَ ضُمِّنَ الْقُلُوبُ مَوْصُولَها ، وَ أنارَ فِي التَّفْكيرِ مَعْقُولها ،الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْأَبْصارِ رُؤْيتُهُ ، وَ مِنَ الْأَلْسُنِ صِفَتُهُ ، وَمِنَ الْأَوْهامِ كيفِيتُهُ. (اعيان الشيعه – الطبع الجديد – ج1 ص315)
3. «خداوند تمام پديده ها را بدون سابقه ماده و نمونه و شکل و الگو ، پديدار ساخت ، و با قدرتهاي خود ، به آنها لباس هستي پوشانيد و طبق مشيت و اراده خود آفريد ، بي آنکه نيازي به آفرينش آنها داشته باشد ، و يا از صورت نگاري آنها ، براي خود فايده اي بخواهد ، جز اينکه خواست حکمت خود را ثبوت بخشد ، و مردم را براي اطاعتش آگاه نمايد و قدرتش را آشکار نموده ، و بندگان را به عبوديت و پرستش خويش فرا خوانده ، و دعوتش را با شکوه و نيرومند گرداند.»
قال فاطمة الزهرا(س) اِبْتَدَعَ (الله) الْأَشْياءَ لا مِنْ شَيء كانَ قَبْلَها ، وَ أَنْشَأَها بلا احْتِذ اءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَها ، وَ كوَّنَها بِقُدْرَتِهِ ، وَ ذَرَأَها بِمَشِيئَتِهِ ، مِنْ غَيرِ حاجَةٍ مِنْهُ إلي تَكوينها وَ لا فَائِدَةٍ لَهُ في تَصْويرِها ، إِلّا تَثْبِيتاً لِحِكمِتِه ، وَ تَنْبيهاً عَلي طاعَتِهِ ، وَ إِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ ، وَ تَعَبُّداً لِبَرِيتِهِ ،وَ إِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ . (أعيان الشيعة – الطبع الجديد –ج1ص315-316 )
4. «خداوند پاداش را براي اطاعتش ، و عذاب را براي نافرمانيش ، مقرر فرمود تا بندگانش را از بلاها و عذابش باز دارد و به سوي بهشت سوق دهد.»
قال فاطمة الزهرا(س) ... جَعَلَ (الله ) الثَّوابَ عَلي طاعَتِهِ وَوَضَعَ الْعِقابَ عَلي مَعْصِيتِهِ ،ذِيادَةً لِعِبادِهِ عَنْ نقْمَتِهِ ،وَ حِياشَهً لَهُمْ إِلي جَنَّتِهِ . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
5. «گواهي مي دهم که پدرم محمد (ص) بنده و رسول خدا است ، و خداوند او را پيش از آنکه به پيغمبري مبعوث کند ، اختيار و انتخاب کرد ، و پيش از آنکه او را بيافريند ، او را نام نهاد ، و قبل از برانگيخته شدنش ، او را برگزيد ، در آن هنگام که تمام خلائق ، در زير پرده هاي غيب و نهان خانه هاي بيم و هراس ، مستور ، و به آخرين حد عدم ، مقرون بودند ، چرا که خداوند به سرانجام امور و حوادث روزگار و جريان کارها ، آگاهي داشت ، او (محمد (ص)) را براي کامل نمودن امر خود ، برانگيخت تا حکمش را اجرا ، و به مقدرات حتمي او ، جامه عمل بپوشاند.»
قال فاطمة الزهرا(س) وَ أَشْهَدَ أَنَّ أَبي مُحَمَّداً (ص) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ، اخْتارَهُ وَ انْتَجَبه قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ ، وَ سَمّاهُ قَبْلَ أَنْ اجْتَبَلهُ ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ أَنْ ابْتَعَثَهُ ، اِذِ الْخَلائِق بِالْغَيبِ مَكنُونَةٌ ، وَ بِسَتْرِ الْأَهاوِيلِ مَصُونَةٌ ، وَ بِنَهايةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ ، عِلْماً مِنَ اللهِ تَعالي بِمالِ الْأُمُورِ ، وَ إحاطَةً بِحَوادِثِ الْدُّهُورِ وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْمَقْدُورِ . ابْتَعَثَهُ اللهُ تَعالي إِتْماماً لِأَمْرِهِ ، وَ عَزيمَةً عَلي اِمْضاءِ حُكمِهِ ، وَ إنْفاذاً لِمَقاديرِ حَتْمِهِ . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
6. «خداوند متعال ديد ، امتها و گروهها داراي اديان مختلف و پراکنده هستند و در کنار آتش شعله و کيفر و اختلاف و رو در رويي غوطه ور شده اند ، و به بت پرستي سرگرم گشته اند ، و با اينکه نشانه هاي وجود خدا در همه جا ديده مي شود ، منکر خدا هستند ، در اين هنگام ، خداوند متعال به وسيله پدرم محمد (ص) ، تاريکي ها را روشن ساخت ، پرده هاي تيرگيهاي دلهاي مردم را به وسيله او برچيد ، و کوردلان بي خبر را ، بينا و آگاه ساخت.»
قال فاطمة الزهرا(س) فَرَأْي (الله) الْاَُمَمَ فِرَقاً في أَدْيانِها ،عُكفاً عَلي نيرانِها ،عابِدَةً لِأوْثانِها ، مُنْكرَةً لِلّهِ مَعَ عِرْفانِها ، فَأَنارَ اللهُ تَعالي بِأبي مُحَمَّدٍ (ص) ظُلَمَها ، وَ كشَفَ عَنْ الْقُلُوبِ بُهَمها ، وَ جَلَي عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
7. «پدرم در ميان مردم براي هدايت آنها برخواست ، و آنها را از گمراهي نجات بخشيد ، و از کور دلي و تيره بختي به بصيرت و روشنايي ، روانه ساخت ، و آنها را به سوي دين استوار ، رهنمون شد ، و به راه مستقيم فرا خواند.»
قال فاطمة الزهرا(س) قامَ (أَبي مُحَمدٌ ) فِي النّاسِ بِالْهِدايةِ ، وَ أَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغوايةِ ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعمايةِ ، وَ هَداهُم إلي الدّينِ الْقَويمِ ، وَ دَعاهُم إلي الصِّراطِ الْمُسْتَقيمِ . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
8. «و شما اي بندگان خدا ! بر پا دارنده احکام و امر و نهي خدا ، و نگهبان دين و پيامهاي خدا هستيد ، شما امانت داران خدا بر خويش بوده و مامور رساندن احکام دين او به ملتها مي باشيد.»
قال فاطمة الزهرا(س) أَنْتُمْ عِبادَ اللهِ نُصُبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيهِ ، وَ حَمَلَةُ دينِهِ وَ وَحْيهِ ، وَ أُمَناءُ اللهِ عَلي أَنْفُسِكمْ ، وَ بُلَغاؤُهُ إلي الْاَمَمِ. (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
9. «شما اين بندگان خدا ! متوجه باشيد... که زمامدار حقيقي خدا در ميان شماست ، و با شما عهد و پيماني پيش از اين بسته شده و باقي مانده نبوت است که براي رهبري شما گمارده شده و آن کتاب ناطق خدا و قرآن صادق است ، که نور تابنده ، و شعاع فروزان مي باشد ، که همه حقايق و رموز تکامل بشري و اسرار خوشبختي ، در اين کتاب ، آشکار و روشن شده ، و انسانها را از تاريکي هاي گمراهي به روشنايي سعادت ، راهنمايي ميکند ، پيروانش مورد غبطه و حسرت ديگران هستند.»
قال فاطمة الزهرا(س) أَنْتُمْ عِبادَ اللهِ ... زَعيمُ حَقَّ لَهُ فيكمْ ، وَ عَهْدَ قَدَّمَهُ إِلَيكمْ ، وَ بَقِيةٌ اسْتَخْلَفَها عَلَيكمْ ، كتابُ اللهِ النّاطِقُ ، وَ القُرْآنُ الصّادِقُ وَ النُّورُ السّاطِعُ ، وَ الضِّياءُ الّلامِعُ ، بَينَةٌ بَصائِرُهُ ، مُنْكشِفَةً سَرائِرُهُ ، مُتَجَلِّيةٌ ظَواهِرُهُ ، مُغْتَبطٌ بِهِ اَشْياعُهُ . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
10. «پيروي کتاب خدا ، قرآن موجب ره سپردن به سوي رضوان خدا است ، و شنيدن و دريافت دستورهاي آن ، باعث کشيده شدن به سر منزل نجات خواهد بود ، حجتها و براهين روشن الهي ، و وظائف و حدود و مقررات واضح او در پرتو قرآن به دست مي آيد ، کتابي که در برگيرنده مسائل حلال و حرام ، و دلائل روشن و برهانهاي کافي ، و ارزشهاي والا ، و قوانين مقرر شده مي باشد.»
قال فاطمة الزهرا(س) كتابُ اللهِ ... قائدٌ إلَي الرِّضْوانِ اتِّباعُهُ ،مُؤَدٍّ إِلَي النّجاةِ اسْتِماعُهُ. بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللهِ الْمُنَوَّرَةُ ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسّرةُ ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذّرَةُ ، وَ بَيناتُهُ الجالِيةٌ ، وَبَراهينُهُ الكافِيةُ ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُويةُ ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ ، وَ شَرائِعُهُ الْمَكتُوبَةُ . (اعيان الشيعه – الطبع الجديد –ج 1ص316)
