ناشناس
خدا به خوانواده ی مرحوم صبر بده
دختر خاله ی عزیزم ساغر جان امید وارم غمت رو فراموش کنی
دختر خالت سمانه
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 25/12/1395 - 21:29
ناشناس
سلام ناصر خوبم هیچ وقت فراموشت نمیکنم تو یه دونه بودی روحت شاد و یادت گرامی
پاسخ تبیان :
سه شنبه 25/8/1395 - 0:28
ناشناس
عمو ناصر من سرفه نمیکرد
پر پر میزد
برای شهادت
یادت گرامی عموی مهربان کودکی هایم
سیده زهرا موسوی بهبید
پاسخ تبیان :
سه شنبه 4/8/1395 - 12:49
ناشناس
سلام
آقا ناصر منم محمدامین، آخرین پسر خالت
هر چند بچه بودم که شهید شدی
ولی خاطراتت را با شنیدن از خانواده ام مرور می کنم
افتخار می کنم که با سینه ای سپر نامت را به زبان می آورم
قول می دهم که راهت را ادامه دهم تا در خانواده ناصری دیگر پدید آید.
شرمندتم
شرمندتم
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 8/11/1394 - 17:37
ناشناس
عزیزم تو یه دونه بودی هیچ وقت فراموش نمیشی.
پاسخ تبیان :
يکشنبه 5/7/1394 - 10:17
ناشناس
خدا رحمتت کنه
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 3/4/1394 - 21:14
ناشناس
سلام من هیچ شناختی از شهید ناصر سلطانی ندارم اما ۱مشکلاتی برام پیش امد که زندگیم داشت نابود میشد اما خوابش رو دیدم و کمکم کرد به امام رضا من نماز نمیخونم اما از سال ۹۰تا امروز که ۴.۴.۹۴ هست هر شب جمعه واسش۲رکعت نماز میخونم حتی اگه بزرگترین مشکلم داشته باشم اما بازم میخونم عمو ناصر حواست بهش باشه ۲روز دیگه تولدشه به تو سپردمش .امیر
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 3/4/1394 - 21:8
ناشناس
ساغر جون عاشقتم نیلوفر رمضانی
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 27/1/1394 - 19:9
ناشناس
عزیز دلم ، وقتی دست نوشتتو دیدم خوشحال شدم که سلامتی و دلم بی اختیار برا خودت و آقایی تنگ شده،، عزیز دلم مواظب خودت باش، که آقایی تورو خاص دوست داشت و دارد، همیشه بیادتیم حتی اگه نتونم ببینمت، بینهایت دوستت دارم، قربون اون چشمات ک کپی چشمای داداش ناصرن، میبوسمت و بخدا میسپارمت
پاسخ تبیان :
جمعه 1/12/1393 - 21:31
ناشناس
ساغر جان ما نیز حسابی دلتنگت تو یادگار عزیز داداش ناصرمونیم. ولی چه کنیم ک راه ب جایی نداریم........عمو میثم
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 29/11/1393 - 15:26