• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی

    معصوم چهارم – امام حسن مجتبي (ع)

    پس از انعقاد صلح ، معاويه متوجه كوفه شد و در روز جمعه در «نخيله» نماز جمعه را بپا داشت
    و درخطبه نمازش آشكارا گفت: «اي مردم من با شما جنگ نكردم كه نماز بخوانيد و يا روزه بگيريد بلكه براي اين بود كه بر شما حكومت كنم هر چند كه شما نخواهيد ، تمام شرطهائي را كه در صلحنامه با حسن بن علي (ع) امضاء كرده ام زير پا خواهم گذاشت».
    ولي رفتار معاويه در پاره اي از موارد نشان مي داد كه از نفوذ امام سخت در وحشت است بطوريكه گاهي ناچار مي شد كه بعضي از مواد صلحنامه را عمل نمايد چنانچه وقتي «زياد» حاكم كوفه به تعقيب يكي از ياران امام پرداخت ، امام جريان را به معاويه نوشت و معاويه فوراًَ «زياد» را از اين كار سرزنش كرد.
    سرانجام ، معاويه تصميم گرفت فرزندش يزيد را ، به جانشيني خود برگزيند. اما قراردادي را كه با حسن مجتبي امضاء‌ كرده بود وي را از اين كار منع مي كرد. وي تصميم گرفت كه حضرت را مسموم سازد تا راه را براي فرزندش باز و آماده كند و از مردم به زور بيعت بگيرد.
    از اين رو ، به سراغ «جعده» همسر امام رفت و وي را بفريفت و زهري را برايش فرستاد و پيغام داد كه اگر اين زهر را به شوهرت بخوراني صد هزار درهم به تو جايزه مي دهم و تو را به همسري فرزندم يزيد انتخاب خواهم كرد و تو همسر خليفه مسلمين خواهي شد.
    وسوسه هاي زنانه ، پول و شهرت ، چشم و دل همسر امام را كور كرد و وي را وادار ساخت كه پيشنهاد آن روباه مكار را بپذيرد و دست به خيانتي بزند كه تاريخ هيچگاه فراموش نخواهد كرد
    گرچه بارها امام گفته بود كه من به دست همسرم شهيد خواهم شد و به حضرتش گفته بودند حال كه چنين است او را رها ساز و از خانه بيرونش كن ولي حضرت در پاسخ فرموده بود: «او هنوز جرمي انجام نداده و اگر بيرونش كنم كار درستي انجام نداده ام ، زيرا او همين كار را بهانه قرار خواهد داد و خواهد گفت كه امام مرا بدون جرم از خانه بيرون كرد ، تا از اين راه بر روي خيانت خود پوششي بگذارد و كارش را درست جلوه دهد شما بدانيد كه معاويه مرا رها نخواهد كرد و اگر همسر خود را رها كنم باز دست از رفتار خائنانه برنخواهد داشت جز اينكه در لباس مظلوميت برنامه خود را دنبال خواهد كرد».
    سرانجام «جعده» در روز 28 ماه صفر سال 50 هجري در حاليكه هوا به شدت گرم و امام روزه دار بود در ظرف شيرش زهر ريخت و براي افطار بحضورش برد.
    امام مقداري از شير مسموم آشاميد آنگاه رو به او كرد و فرمود: «اي دشمن خدا و رسول ، مرا كشتي ، خداوند تو را بكشد ، بخدا سوگند تو و معاويه هر دو بيچاره و خوار خواهيد شد»
    و چنان شد كه فرموده بود ، «جعده» از دستگاه «معاويه» با خواري رانده شد و طولي نكشيد كه مرد و معاويه هم با دردي جانكاه از دنيا رفت.