• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • عزم ديدار تو دارد جان بر لب آمده
  • بازگردد يا برآيد چيست فرمان شما
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • جان : مايه حيات و زندگي
English Translation :
My soul at the lip (ready to depart in death) desireth the sight of thee:
First Mesra Translation:
Back it goeth; forth, it cometh; what order is-- thine?
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- جان به لب آمده قصد ملاقات تو را دارد; چه اجازه مي فرماييد از تن خارج شود يا به تن بازگردد،با اين تصور كه جان براي خارج شدن از بدن ابتدا به لب مي رسد و نيز جان عارف ، كه در اينجا به معني روح او آمده ، بعد از جدائي از تن به وصل محبوب مي رسد، خطاب به معشوق عرفاني مي گويد جان از انتظار ديدار تو به لب رسيده تا از تن خارج شود و به وصل تو برسد، چه اجازه مي دهيد، به تن برگردد يا از تن بيرون آيد،**