يکشنبه 27 خرداد 1403 - 7 ذيحجه 1445 - 16 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
معصوم يازدهم – امام محمد تقي (ع)
عباسيان به
اتفاق
يحيي به مجلس وارد شدند ، مجلس
باشكوهي
بود ، بزرگان همگي حضور داشتند ، در اين ميان امام وارد شد و همگي از جاي خود برخاستند
[
قرائت متن
]
او جلو رفت و نزديك مأمون نشست ، مأمون كه بي ميل نبود پرسشهائي از امام شود و شايد امام از پاسخ ناتوان گردد ، رو به امام كرد و گفت: «يحيي بن أكثم» مي خواهد از شما پرسشهائي بكند حضرت فرمود: هر چه مي خواهد بپرسد ، يحيي گفت: چه مي فرمائيد درباره شخصي كه لباس «احرام» بر تن كرده و به زيارت خانه خدا مي رود در آنجا شكاري مي كند و حيواني را مي كشد؟
[
قرائت متن
]
حضرت فرمود: اي يحيي اين مسأله صورتهاي گوناگوني دارد كدام يك از آنها را مي پرسي؟ آيا اين شخص در خارج حرم بوده يا داخل حرم؟ از حرمت اين كار
اطلاع
داشته يا بي اطلاع بوده؟ عمداًَ حيواني را كشته يا سهواًَ؟ بنده بوده يا آزاد؟ كننده ي كار پشيمان شده يا باز تصميم دارد كارش را ادامه دهد؟ در شب بوده يا در روز؟ بار اول بوده يا بار دوم يا سوم؟ حيوان ،
پرنده
بوده يا غير
پرنده
؟ كوچك بوده يا بزرگ؟
[
قرائت متن
]
يحيي از اينكه امام ، مسأله را به خوبي شكافت سر در گم شد و
آثار
شكست و محكوميت ، در چهره اش
آشكار
شد و زبانش به لكنت افتاد و همه حاضران به امام آفرين گفتند آنگاه حضرت رو به يحيي كرد و فرمود: من هم از شما سؤالي دارم گفت: بفرمائيد اگر دانستم پاسخ مي دهم و اگر ندانستم استفاده مي كنم.
[
قرائت متن
]
آنگاه امام ، مسئله اي را از أكثم پرسيد. همه حاضران ساكت و آرام ، گوش شده بودند كه پاسخ أكثم را بشنوند. عباسيان و طرفداران هارون از ناراحتي مي لرزيدند و با خود مي گفتند: «اگر أكثم نتواند پاسخ را بدهد همه رسوا خواهيم شد و ارزش امام بيش از پيش بيشتر خواهد گشت».
[
قرائت متن
]
در همان حال دانشمند درباري از خجالت سر به زير انداخت و گفت: «پاسخ مسئله را نمي دانم ، بفرمائيد تا استفاده كنم». آنگاه امام پاسخ را با بياني زيبا بيان فرمود و همه دوستان را شاد و دشمنان را ناراحت ساخت.
[
قرائت متن
]
در اين هنگام مأمون رو به عباسيان كرد و گفت: «آيا در ميان شما كسي پيدا مي شود كه به چنين مسائلي پاسخ گويد؟» جواب دادند: بخدا
سوگند
، خير.
[
قرائت متن
]
سپس مأمون در همان مجلس دخترش «ام الْفضْل» را به ازدواج امام هادي درآورد.
[
قرائت متن
]
1-مأمون از اين ازدواج هدف سياسي داشت زيرا مي خواست با فرستادن دختر خود ، به خانه امام ، حضرت را زير نظر بگيرد و از كارهاي امام با دقت باخبر شود و چنانچه از تاريخ استفاده مي شود دختر مأمون
وظيفه
گزارشگري خود را بخوبي انجام مي داده است.
[
قرائت متن
]
2- با اين ازدواج ، امام را ، با دربار پر عيش و نوش ، آشنا كند و او را به خوشگذراني مشغول سازد ، در نتيجه ، او را در ديده هاي مردم ، بي ارزش كند چنانكه در شب ازدواج امام ، مأمون كنيزكان زيبا را وادار كرده بود كه در برابر امام بروند و به همراه نوازندگان آواز بخوانند ، حضرت بر آنها فرياد زد و ايشان را از نزديك خود ، راند.
[
قرائت متن
]
1
2
3
4
5
6
7
آخرين مطالب
تاریخ و سیره معصومین
6 ویژگی ممتاز حضرت معصومه(س) برای...
تاثیر مهاجرت امام رضا(علیه السلام) بر...
سخنان امام با عمربن سعد در کربلا
آخرین سخنرانی امام در روز عاشورا
سخنرانی امام در جمع هزار تن از سپاه حر
توصیف کوفیان در سخنرانی روز عاشورای...
نکات مهم سخنان امام...
سخنرانی امام در منطقه شراف برای سپاه...
اولین سخنرانی امام در روز عاشورا قبل از...
خطبه امام قبل از حرکت بسوی کوفه